تأملی بر تجربۀ موسیقایی همچون یک تجربۀ وجودی

یک چرخش هستی شناختی

تأملی بر تجربۀ موسیقایی همچون یک تجربۀ وجودی؛ یک چرخش هستی شناختی[1]

فردریک پیو، اویویند وارکوی

ترجمه: محمدرضا عزیزی[2]

[2] دانشجوی دکتری تخصصی پژوهش هنر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران. ایمیل: maazizi4321@gmail.com

در دنیای کنونیِ آموزش، سیاست و افکار عمومی، تجربۀ موسیقایی به طور فزاینده­ای در معرض تهدید است و بیش از پیش به عنوان یک کالای لوکسِ مصرفی معرفی شده است. این نوع گرایشِ عمومی تفکر در زمینه موسیقی و آموزش موسیقی را به­طور سفت و سختی دست نخورده باقی گذاشته است. الهام از عقلانیّت فنیِ زمانۀ ما سرچشمه می­گیرد. این عقلانیت، بر فراموشیِ هستی­شناسی تأثیر می­گذارد. در این مقاله به این روندِ مربوط به تفکر مارتین هایدگر در مورد وجود انسان در جهان، آثار هنری و مفاهیمی مانند «هستی» (Sein) و «فراموشیِ هستی» (Seinsvergessenheit) می­پردازیم. ما فکر می­کنیم که  این «فراموشیِ هستی»، در ارتباط با گرایشاتِ سیاست­های فرهنگی و آموزشی و نیز، در تفکرِ آموزشِ موسیقی برای تمرکز بر سودمندیِ ابزاریِ یادگیریِ موسیقی قابل مشاهده است.

 

[1] A Reflection on Musical Experience as Existential Experience; An Ontological Turn, Author(s): Frederik Pio and Øivind Varkøy, Philosophy of Music Education Review, Vol. 20, No. 2 (Fall 2012), pp. 99-116. Published by: Indiana University Press, https://www.jstor.org/stable/10.2979/philmusieducrevi.20.2.99

[2] دانشجوی دکتری تخصصی پژوهش هنر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.

 

متن کاملتر را در سایت رسمی نشریه مطالعات هنر و زیبایی شناسی بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا