مخمّس؛ احیای آثار آوازیِ موسیقی کلاسیک ایرانی

به قلم: دکتر محمدرضا عزیزی

مخمّس؛ احیای آثار آوازیِ موسیقی کلاسیک ایرانی

شامگاه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۳ به دعوت همکار ارجمندم؛ عطا نویدی به تماشای کنسرت موسیقی گروه نقش به سرپرستی امیر شریفی و آواز مجتبی عسگری نشستم.

مخمّس به گفته‌ی آهنگساز، طرحی آوازی است که بر اساس مختصاتِ فرمال مندرج در رسالات صفوی، و از سوی دیگر با ارجاع بر موسیقی کلاسیک قاجاری به اجرا رسیده است. اینکه در روزگارِ ابتذال و انزجار از موسیقیِ جدی در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی کسی دست به ارائه همچین اثری با این مختصات و توجه به جزئیات به روی صحنه ببرد کاری است کارستان که امیر شریفی به زیبایی و پهلوانانه به آن‌ جامه عمل پوشانید.

از حق که نگذریم، برخی از موسیقی‌های تولیدی در موسیقی کلاسیک ایرانی مستحق این نقد که «تکرارِ وسواسیِ» آثار نوستالژیک و دیده‌شده‌ی دهه های شصت و هفتادِ موسیقی ایرانی در آنها بیداد می‌کند هستند؛ ولی آنچه در این موسیقی دیدیم نه تکرارِ وسواسی و از روی رضایت حافظه‌ی شنیداریِ موسیقیِ معاصر، که یک «تکرارِ پویا» -چنانکه در نگارش‌های بنیامین، دلوز و کیرکگور درباب تکرار می‌بینیم- را به سانِ تلنگری بر نگاهِ سطحی و فراموش‌شده‌ی موسیقی اصیل ایرانی در ذهن مخاطبان این موسیقی در دوران معاصر را بنا نهاد.

اساسِ این اجرا بر دستگاهِ راست‌ پنج‌ گاه و قابلیت این دستگاه در مرکب‌نوازی در موسیقی ایرانی بنا شده و البته موسیقیِ آوازیِ طراحی شده در آن با برنامه و هدفمند که با آهنگسازیِ خوش ساختِ امیر شریفی را باید نکته‌ی مهمِ این اجرا دانست.  مجتبی عسگری؛ که هنرمندی بی حاشیه و کاردرست از شاگردانِ خلفِ استاد شجریان در موسیقی ایرانی است، به قدری مسلط و آماده در این برنامه حاضر شد که خاص و عام را انگشت به دهان گذاشته و نشان داد که آوازِ ایرانی زنده است و جان دارد. تحریرها، فراز و فرود‌ها، مدولاسیون‌های نامتعارف (البته اگر نامتعارف را در حافظه‌ی شنیداری ِ امروز به کار ببریم) کلیّتی منسجم و البته‌ دلگرمی‌ای برای همراهان ساخت که جز تحسین برای انتخابِ عسگری برای اجرای این قطعات توسط آهنگساز چیزی بر این قلم و قلب و روح مخاطبان حاضر در سالن باقی نمی‌گذارد.

کمانچه‌ی ظریف المیرا مردانه و تنبکِ قرص و مستحکمِ محمدجعفر قاضی عسگر نیز وزنه‌ی بسیار سنگین و قابل دفاعی به طرحِ امیر شریفی بخشیده که به نظر نگارنده، این همنوازی را می‌توان سال‌های سال برای کسبِ تجربه در اختیار هنرجویان عرصه‌ی موسیقی  قرار داد.

امید که به همتِ آثاری این‌جنین، نبضِ موسیقی ایرانی -که رمقِ هنرمندانش را وانفسایِ مراحل اخذ مجوز‌ و امور اداریِ بیمارِ مدیریت فرهنگی و اداری این روزهای کشورمان می‌گیرد- جان گرفته و چراغِ موسیقیِ ایرانی بر فرازِ قله‌های بلندِ فرهنگ و هنر این مرز و بوم درخشان بماند؛ برای ایران.

محمدرضا عزیزی

آهنگساز و پژوهشگر هنر

تصویر: عطا نویدی

مهرماه ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید

Back to top button